ساحل علم

تغییرات اساسی در زندگی دانشجویان جدیدالورود

   زندگی دانشجویی می­تواند تغییرات زیادی درزندگی افراد ایجاد کند. این تغییر برای دانشجویانی که در شهری غیر از محل زندگی خود پذیرفته شده­اند، شدیدتر است.زیرا آنان مجبورند جدایی از خانواده و استقلال فردی را تجربه کنند که دارای ویژگی­های خاصی است و از یک سو با آزادی­ها و تجارب جدید و از سوی دیگر با سختی­ها ومشکلات فراوانی همراه است.درهرحال آن چه مشخص است این است که زندگی دانشجویی با برخی تغییرات اساسی در زندگی فرد آغاز می­شود:

1.محیط دانشگاه در مقایسه با دبیرستان،فضای وسیع­تری دارد و آشنای با همه مکان­ها و افراد در کوتاه­مدت           امکان­پذیرنیست.

2.ممکن است محیط دانشگاه همان چیزی باشد که از قبل دانشجو انتظار آن را داشته است و ممکن است   این­طور نباشد، یعنی استانداردها و انتظارات فرد را تأمین نکرده باشد.عده­ای با شور و شوق فراوان به دنبال کارهای مربوط به ثبت­نام و انتخاب واحد می­روند و عده­ای دیگر ممکن است با نارضایتی.در هرحال سازگاری با محیط دانشگاه به زمان و وقت احتیاج دارد.به خصوص در روزهای اول و هفته­های اول ممکن است حتی گیج کننده هم باشد. ساختمان­های متعدّد و پراکنده، واحدهای مختلف،کارمندان متعدّد و متفاوت، برنامه­ها و فعالیّت­های مختلف آموزشی، صفّ­های متعدّد برای انتخاب واحد،گرفتن فرم، وارد کردن به کامپیوتر، صفّ غذا و صفّ­های دیگر باعث به وجود آمدن اضطراب در دانشجو شده و ممکن است سازگاری او با محیط را به تأخیر بیندازد.همچنین مشاهده تعداد زیادی از افراد هم سن و سال که با لهجه و زبان دیگری صحبت  می­کنند و گاهی حتی ممکن است به سبک دیگری لباس بپوشند می­تواند به احساس تنهایی، جدایی و غربت کمک کند.

3. محیط اجتماعی دانشگاه بسیار متفاوت از دبیرستان است در دبیرستان افراد زیادی از نظر آداب و رسوم،فرهنگ و سطح اجتماعی و اقتصادی و مواردی از این قبیل به هم شباهت دارند در حالی که درمحیط دانشگاه چنین نیست.دانشجویان از شهرها، روستاها و مناطق مختلف جغرافیایی و از اقوام مختلف و حتی نژادهای دیگر با یکدیگر زندگی کرده و تحصیل می­کنند،چنین فضایی اگرچه زمینه ­ی مساعدی را برای برقرای ارتباطات اجتماعی و شناخت فرهنگ­ها و آداب و رسوم مختلف ایجاد می­کند، ولی در پاره­ای از موارد سازگاری را سخت­ تر و پیچیده­ تر می­کند.

4.فعالیت­ها و تکالیف دانشگاهی در مقایسه با دبیرستان متنوّع­ ترو متعدّد است.انجام پروژهای علمی و تحقیقاتی، ارتباط با مراکز مختلف، تحقیقات کاربردی ،ارتباط با افرادی در رشته­ها و حرفه­های مختلف قسمتی از این وظایف است. علاوه براین مصاحبه،مشاهده،کارورزی و هچنین ایراد سخنرانی نمونه دیگری از فعالیت­های متنوّع آموزشی است که در دانشگاه از دانشجو انتظار می­رود آن­ها را انجام دهد.بنابراین دانشجویانی که از سازگاری بالاتری برخوردارند برای سازگار شدن با روند جدید یادگیری سعی              می­کنند،گروه­های مطالعه تشکیل دهند، ساعات مشخصی برای مطالعه انفرادی خود اختصاص دهند، از    کتاب­های کمک درسی در کتابخانه­ها استفاده کنند.با استادان و مدرسین خود در ارتباط باشند، در مباحث کلاس شرکت فعالانه داشته باشند،که همه­ی این موارد باعث سازگاری با روند جدید یادگیری و به نوبه خود باعث سازگاری تحصیلی می­شود.

5.حجم مطالب درسی در دانشگاه در مقایسه با دبیرستان بیشتر سنگین است به همین دلیل ضروری است برای مطالعه و تسلّط بر چنین حجمی از مطالب، از روش­های مطالعه دیگری دردانشگاه استفاده شود.بنابراین چون بیشتر دانشجویان تازه ورود از روش­های دبیرستان برای مطالعه استفاده می­کنند در نتیجه درسازگاری با شرایط جدید با مشکل مواجه می­شوند.

6.معمولاً در دبیرستان دانش آموزان فقط به درس و تحصیل می­پردازند و ازاو کار یا فعالیّت دیگری انتظار نمی­رود.در حالی که عده­ای از دانشجویان همزمان با تحصیل،کار می­کنند و یا با ارتباط­­های اجتماعی وسیع، شرکت در برنامه­های مختلف اجتماعی و تفریحی به فعالیت­های دیگری نیزمی­پردازند (نوری زاده،1386).               

2-5-4- سازگاری با زندگی خوابگاهی

  در میان نیازهای دانشجویان، داشتن یه مکان امن از بنیادی ترین آن­ها محسوب می­شود، اما اهمیت مسکن به طور عام و خوابگاه دانشجویی به طور خاص مورد توجّه قرار گرفته است.خوابگاه­ها به طور رضایت بر انگیز به پیشرفت تحصیلی و استقرار زندگی دانشجویی کمک می­کند، اما اگر چنین سرپناهی تا حد امکان نتواند چنین آمیزشی را ایجاد کند نخواهد توانست مسئولیّت پذیری در کسب دانش و موفقیّت را به تجربه دانشجویان بیفزاید. عده زیادی از دانشجویان در شهر دیگری غیر از زادگاه یا محل زندگی خود، به تحصیل در دانشگاه مشغول می­شوند.این دانشجویان با تغییرها و استرس­های زیادی در زندگی خود روبه رو می­شوند، ازجمله:

1.جدایی از خانواده:بدیهی است عده­ای ازدانشجویان که در دانشگاه شهر دیگری پذیرفته شده اند از خانواده و شهر خود جدا شوند.جدایی از خانواده باعث به وجود آمدن استرس در دانشجویان می­شود. انتقال از زندگی درخانواده به زندگی در محیط خوابگاه و دور شدن از محیط عاطفی، ارتباط با والدین، خواهران و برادران، باعث ایجاد غم غربت می­شود.در روزهای اولیه زندگی خوابگاهی، بسیار عادی و طبیعی است که فرد به یاد خانواده بیافتد.در چنین روزهایی خانواده و فعالیّت­های خانوادگی، فکر دانشجویان را به خود مشغول می­کند.چنانچه در خانواده دانشجو، مشکلاتی وجود داشته باشد، این اشتغال فکری تشدّید می­شود.در هرحال روزهای اول که فرد از خانه به خوابگاه منتقل می­شود این احساس غم وانده ناشی از جدایی بسیار زیاد است، اما چنان چه از راهبردهای مقابله ای سالم و نحوه ی سازگاری به صورت صحیح استفاده کند، رنج این غم و اندوه کاهش می­یابد. با این حال، اگر این غم غربت و دلتنگی زیاد طول بکشد، احتمال دارد که باعث ناسازگاری فرد با خوابگاه، هم اتاقی­ها و شرایط جدید شود.

2. جدایی از دوستان وشبکه ی ارتباطات اجتماعی:یکی از مشکلات دیگر زندگی خوابگاهی وجدایی از محل زندگی این است که نه تنها از خانواده بلکه از دوستان و آشنایانی که در شهر فرد زندگی می­کنند نبز جدا می­شوند.معمولاً افرادی که در یک شهریا یک منطقه خاص زندگی می­کنند دارای اعتقادات و علایق مشترک هستند.جدایی ازاین دوستان و رفتن به دانشگاه و زندگی خوابگاهی که افراد مختلفی از شهرهای مختلف،زبان­های مختلف با افکار و عقاید،آداب و رسوم متفاوتی زندگی می کنند، بر این غم و غربت ودلتنگی می­افزایند.

3.تمرین برای یک زندگی مستقل:هنگامی که افراد درخانواده زندگی می­کنند، بسیاری از کارهای شخصی توسط افراد دیگر خانواده انجام می­شود.در بسیاری ازمواقع چنان، این کارهای شخصی به صورت منظم و معمول انجام می­شود که ممکن است تا زمانی که افراد در داخل خانواده هستند به آن توجّهی نکرده باشند،ولی زمان جدایی از خانواده،    فعالیت­هایی که شاید توجّهی به آن­ها نداشته است،بسیارمورد توجّه واقع می­شود.فعالیت­هایی مانند خرید،آشپزی، شست و شو، نظافت و مرتّب کردن محل زندگی و مواردی مانند آن. چنانچه قبلاً در خانواده هیچ مسئولیّت و وظیفه­ای برعهده فرد گذاشته نشده باشد، به سختی می­تواند خود را با شرایط جدید سازگار کند.علاوه بر موارد بالا، موضوعات دیگری نیز هست که باید به تنهایی در موردآن­ها تصمیم بگیرند، مانند برنامه ریزی برای اوقات فراغت، نحوه ی ارتباط با دیگران، مطرح کردن یا نکردن مسایل با دیگران و مواردی مانند آن.

4.آمد و رفت از دانشگاه به خانه:تنظیم زمانی برای دیدار از خانواده،یکی ازموضوعات مهمّی است که ذهن دانشجورا به خود مشغول می­کند.آنان از ابتدای ترم در جست و جوی روزهای تعطیل هستند به خصوص روزهایی که چند تعطیلی کنارهم باشد، تا به راحتی و با خیال آسوده دیدار تازه کنند و به خانه برگردند.برای چنین کاری دانشجو، رنج زیادی را متحمل می­شود، چانه زدن با استادان برای غیبت یا تعطیل کردن­        کلاس­ها،پیدا کردن بلیط رفت و برگشت، مشکلات مربوط به راه­ها و جاده­ها، اوقات زیادی را در وسایل نقلیه سپری کردن، جا به جا کردن بارو وسیله زندگی و کتاب­ها و...از جمله موضوعاتی است که یک دانشجو بومی هیچ­گاه به آن نمی­اندیشد.اگرچه این دوران سختی­های در پی دارد ولی مهارت­های زندگی مستقلانه دانشجویی را رشد می­دهد.

5.تأمین هزینه­های زندگی و مدیریت مالی:هنگامی که فرد در داخل خانواده زندگی می کند، متوجّه بسیاری از هزینه­های زندگی نمی­شود و ممکن است اصلاًبه آن­ها هم فکر نکند.اما هنگام دوری از خانواده، این        هزینه­ها خود را نشان می­دهند.تأمین مخارج زندگی روزانه شامل،خورد و خوراک، شست و شو، نظافت، مدیریت مالی و اولویت بندی کردن هزینه­های زندگی روزانه، هزینه­ی کلاس­ها، برنامه­ها  و   فعالیت­های مختلف، هزینه­ی رفت و آمد و...ازجمله چنین مواردی هستند(همان،ص7).

2-6- تعریف آزمون

   آزمون وسیله ای است عینی و استاندارد شده که برای انداز­گیری نمونه ای از رفتار یا خصایص آدمی به کار           می­رود.در این تعریف مراد از عینی بودن این است که روش اجراء، نمره دادن وتعبیر وتفسیر نتایج آزمون براساس قواعدی معین و مشخص صورت می­گیرد و قضاوت و نظر شخصی در آن بی­تأثیر است.برای هر آزمون دستورالعمل خاصی در مورد نحوه اجرا، طول مدت آزمایش ، دستورهای شفاهی ونحوه ارائه مثال­ها و روش تفسیرنمره­ها تهیه می­شود.اصطلاح استاندارد شده بدین معناست که آزمون قبلاًدر مورد گروه نمونه ای از افراد مورد نظر، در بوته آزمایش گذاشته شده است و نتایج پژوهش­های مربوط به آن از راه روش­های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و روایی[1] و اعتبار[2] آن تعیین شده است.یک آزمون خوب دارای جدول نرم یا هنجارهایی است که نمره­های خام آزمون بر مبنای آن مورد تعبیر و تفسیر قرار می­گیرند. مقصود از نمونه­ایی از رفتار یا خصایص،آن است که در هر آزمون نمونه­های کوچکی از رفتار یا خصایص فرد که به دقّت انتخاب شده است، مورد مشاهده و اندازه­گیری قرار می­گیرد.همچنان که یک متخصص شیمی، برای تعیین مواد محلول در آب قطره­ای از آن را مورد آزمایش قرار می­دهد، یک روان­شناس نیز مثلاًبرای اندازه گیری استعداد ریاضی یک فرد می تواند نمونه­هایی از توانایی وی را در حل مسایل،محاسبات کمی ریاضی مورد مطالعه قرار دهد.معرّف بودن[3] محتوای آزمون و قدرت تشخیص و پیش­بینی آن بسته به این است که ماهیت و تعداد پرسش­های آزمون با چه دقتی از میان پرسش­های ممکن انتخاب شده و تا چه اندازه نمونه­های واقعی رفتار مورد نظررا مورد سنجش قرار می­دهد. به عنوان مثال،هرگاه در یک تحقیق معلوم شود که بین نمره­هایی که گروهی از آزمودنی­ها با پاسخ دادن به پرسش­های یک آزمون فنی به دست       می­آورند و میزان موفقیّت آن­ها در مسایل فنی همبستگی معنی­دار وجود دارد، در این صورت گفته می­شود که آزمون مذکور دارای قدرت تشخیص و پیش­بینی است.به همین دلیل است که گفته می­شود مواد آزمون­ها باید با رفتار­های مورد پیش­بینی، مشابهت داشته باشند.علاوه بر موارد بالا، باید به این نکته مهّم اشاره کنیم که نتایج آزمون تنها در مورد گروهی از افراد یا جامعه معتبر است که این آزمون قبلاًدر مورد افراد نمونه­ای استاندارد شده باشد که از نظر خصایص و متغیّرهای مؤثّر در نتایج آزمون کم و بیش مشابه گروه یا جامعه مورد نظر باشد. یکی از متغیّرهای بسیار مؤثّر در نتایج آزمون­های اجرا شده عامل فرهنگی است.نتایج آزمونی که براساس عوامل فرهنگی حاکم بر جوامع غرب استاندارد شده است، نمی تواند در مورد کودکان و نوجوانان و جوانان ایرانی از اعتبار و روایی کافی برخوردار باشد،مگر این که پرسش­های آن با شرایط فرهنگی ایران تطبیق داده شود و بررسی­ها و تحلیل­های آماری لازم در مورد نتایج حاصل از اجرای آزمون در باره گروه­های نمونه­ای از کودکان و نوجوانان ایرانی انجام گیرد. بنابراین یک آزمون روانی باید مثل هر وسیله اندازه­گیری دیگر، ویژگی­هایی داشته باشد.ویژگی­های یک آزمون خوب را می توان به دو گروه بزرگ تقسیم کرد: ویژگی­های اصلی و ویژگی­های فرعی(گنجی،1385).



[1]validity

[2]reliability

[3]representativeness