ارزیابی های شناختی
ارزیابی های شناختی
لازاروس در سرتاسر این فرایند سه مرحله ای برد و مفهوم اصلی تاکید دارد ارزیابی شناختی و پاسخهای کنار آمدن . ارزیابی شناختی ، فرایند فکر است که در آن شخص به ارزیابی مربوط بودن استرس زا به سلامتی اش می پردازد ، اگر استرس زا به سلامتی او مربوط باشد . آیا بالقوه کمک کننده است یا آسیب زا ست ؟ عملاً فرض میشود که شخص دو نوع ارزیابی انجام میدهد . یکی نخستین و دیگری ثانوی (ریو، 1376 ، به نقل از سیدمحمدی ، 1998 ) .
ارزیابی نخستین منجر به این قضاوت میشود که آیا این موقعیت برای فرد ، زیان آور بیخطر یا نامربوط است ( لازاروس و فولکمن ، 1984 ) . چنانچه با خطر یا نا مربوط باشد که بنابراین بی ضرر است ، بازنمایی شناختی از این موقعیت شکل میگیرد و فرد نبود استرس را تجربه میکند . علاوه بر این وضعیت هیجانی فرد آرامش و عاری از نگرانی یا حتی لذت بخش خواهد بود .استرس وتجربه هیجانهای منفی از ارزیابی اولیه منفی تری نتیجه میشود . چنین ارزیابی هایی سه نوع هستند :1- زیان ، فقدان[1] ، نشات گرفته از این قضاوت که رویداد تا حدی ناگوار رخ داده و آسیب خود را وارد کرده است ، 2 ـ تهدید ، بدنبال ارزیابی از واقعه ناخوشایندی است که هنوز رخ نداده اما در شرف وقوع است و 3 ـ چالش ، نشأت گرفته از قضاوتی است که موقعیتها رابالقوه خطرناک می بیند اما با تلاش کافی قابل مهاراست(گین ، 1995 ) .
ارزیابی های آسیب ـ فقدان با احساسات غمگینی ، افسردگی یا نومیدی ، تهدید با احساسات ترس ، اضطراب یا خشم چالش با تجربه هیجان و هوشیاری توام هستند . این وضعیت های هیجانی منابع فوری استرس میباشند ( گین ، 1995 ). ارزیابی ثانوی پس ازاسترس اولیة بوقوع پیوسته ، وارد میشود و عبارتست از مرور فرد برمنابعی که برای مقابله با این موقعیت یا با خود وضعیت استرس دارد ، این منابع در قسمت درونی همچون احساس لیاقت و کنترل شخصی برموقعیت ( مانند تامسون[2] ، سوبولو و شابین[3] ، گال بریت[4]، اکوانکوسکی[5] و کروزن[6] ، 1993) وتا حدی عملکرد موقعیت خارجی و دسترسی به راهی برای مهار علائم استرس میباشند. خارج از این ، با ارزیابی ثانوی راهکار کنارآیی ظهور میکند که انتخاب یک یا چند روش حول وحوش آن موقعیت است ( گین ، 1995 ) .
[1]. harm-loss
[2]. Thompson
[3]. sobolew & shubin
[4]. Gallbraith
[5]. Achwankovsky
[6] . Cruzen