سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ساحل علم

پایان نامه ارشد : مدل پایه های ساختمان دانش

2-10-1-     مدل پایه های ساختمان دانش

 

این مدل توسط پروبست[1] و همکاران (2000) معرفی شده است. طراحان مدل یاد شده، مدیریت دانش را به صورت چرخ? پویایی می بینند که مراحل آن، شامل هشت جزء، متشکل از دو سیکل؛ درونی و بیرونی است.

 

سیکل درونی: به وسیله بلوک های کشف( شناسایی)، کسب، توسعه، تسهیم، کاربرد و نگهداری دانش، ساخته می شود؛ و سیکل بیرونی شامل بلوک های اهداف دانش و ارزیابی آن است. کامل کننده این دو سیکل، بازخورد است. نمودار شکل 2-6 اجزای مدل مذکور را نمایش می دهد.

 

 

 

شکل 2-6- چرخه مدیریت دانش (پروبست و همکاران، 2000: 83)

 

 

 

2-11-      د?یل شکست پروژه های مدیریت دانش

 

لام و چواوو[2] (2005) د?یل شکست پروژهای مدیریت دانش را در چهار گروه خطر فناوری،
خطر فرهنگی، خطر محتوایی، خطر مدیریت پروژه معرفی کرده اند.

 

1- خطر فناوری:

 

اکثر پروژه های مدیریت دانش از نوعی فناوری نظیر مخازن دانشی و اینترانت ها استفاده می کنند. برخی از خطرات خاص آن شامل موارد ذیل می باشند:

 

– جهل تکنولوژیک: در این خطر بینش واضحی در خصوص درک و فهم فناوری و چگونگی استفاده از آن جهت حمایت از مدیریت دانش وجود ندارد، یا بینش فنی به وضوح تعریف نشده؛ یا این بینش متناسب با اهداف پروژه تعریف نشده است.

 

– پیچیدگی فنی بسیار زیاد:در این نوع خطرات راه حل های فنی و تکنولوژیکی طوری طراحی می شوند که به مراتب از آنچه می بایستی طراحی شوند پیچیده ترند. در نتیجه، زمان و تلاش بیشتری صرف شده و به افت پروژه و هزینه های اضافی منجر خواهد شد.

 

– قابلیت اطمینان و استفاده از ابزار مدیریت دانش ضعیف: مدیریت دانش همواره از جانب استفاده از ابزار های ضعیف و همچنین استفاده ضعیف استفاده کنندگان مورد نظرآسیب پذیر می باشد. به عنوان مثال طراحی ضعیف یا پیچیده، از استفاده گسترده یک پروژه مدیریت دانش در سراسر سازمان جلوگیری می کند.

 

– فقدان ظرفیت پاسخگویی: زیر ساختهای فنی پاسخگوی حجم مورد درخواست استفاده کنندگان بواسطه پهنای باند و دیگر محدودیت های فنی نمی باشند (لام و چواوو، 2005 : 29– 428 ).

 

2- خطر فرهنگی

 

بطور کلی فرهنگ به ارزشها و اعتقادات اشخاص درون سازمان و نیز خود سازمان مربوط می شود.
در صورتی که سازمان فرهنگ تسهیم دانش نداشته باشد، پروژه مدیریت دانش با شکست مواجه
می شود. برخی از خطرات مهم فرهنگی شامل موارد زیر می باشد.

 

– تعصب فنی: با داشتن دیدی فناوری- محور نسبت به مدیریت دانش، همواره این خطر وجود دارد که جنبه های فرهنگی، سازمانیو هنجاری آن نادیده گرفته شود. داونپورت (1999) معتقد است که فناوری صرفاً یک اهرم حامی ت?شهای مدیریت دانش است، و توجه زیاد به آن موجب عدم توجه به موضوعات کلیدی دیگرمی شود.

 

– عدم تطابق سازمانی:حالتی که پروژه مدیریت دانش بر اساس استراتژی سازمانی بنیاد نهاده نشده، یا بر اساس نقش ها و ساختارهای سازمانی موجود تنظیم نشده است.

 

– احتکار دانش و فقدان تسهیم دانش:این اتفاق زمانی رخ می دهد که کارکنان دانش را درون سازمان تسهیم نمی کنند و حتی تمایلی قوی جهت احتکار آن از خود نشان می دهند. البته این امر ممکن است ناشی از انگیزش پایین آنها برای تسهیم دانش و فرهنگ سازمانی حاکم باشد.

 

– ادراک ضعیف از استفاده مجدد از دانش: کارکنان شناخت ضعیفی از استفاده مجدد دانش دارند، یعنی استفاده مجدد دانش همانند بازتابی از فقدان خ?قیت و نوآوری شخصی اشخاص، ناپسند و مذموم شمرده می شود. به عبارت دیگر در بسیاری از پروژه هایی که به شکست منتهی شده است، استفاده مجدد و استفاده از مخزن دانشی بعنوان آفتی در تخصص افراد و عدم کفایت افراد محسوب می شده است (?م و چواوو، 2005:  503-429).

 

3- خطر محتوایی

 

پروژه های مدیریت دانش روی خلق، کسب، و انتشار محتوای دانش متمرکز است. بر این اساس ماهیت محتوای دانش، شکل، و قالب آن به این پروژه خاص وابسته خواهد بود. برخی از انواع خطرات محتوائی شامل موارد زیر خواهد بود:

 

– تعریف غیر دقیق از مسئله مدیریت دانش:تعریف واضحی از مسئله مدیریت دانش که بایستی حل شود و ضرورت پیاده سازی آن، وجود ندارد. در این نوع از خطرات حتی اگر استفاده کنندگان واقعی مدیریت دانش را داشته باشیم، هیچ مفهوم واضحی از مسئله مدیریت دانش یا هیچ مجموعه گویایی از نیازمندیهای مدیریت دانش وجود ندارد.

 

– ساختاردهی محتوایی ضعیف: در این نوع خطرات محتوای دانشی به گونه ای ساختار بندی
می شود که برای وظایف موجود با معنی نبوده، یا برای استفاده کنندگان مدیریت دانش قابل هضم نیست.

 

– روزآمدسازی دانش:محتوای دانشی قدیمی و منسوخ و غیر مرتبط است یا برای وظایف موجود کافی نیست. در چنین مواقعی بعنوان مثال طراحان از طراحی جدید بواسطه عدم اثربخشی آن در کمک به کاهش هزینه احتراز نموده یا ت?ش کمی از جهت روز آمد نمودن پایگاه دانشی نشان می دهند.

 

– فقدان خالص سازی دانش: در این نوع خطرات هیچ مکانیزم اثر بخشی برای خالص نمودن دانش از گزارشات و مباحثات وجود ندارد. این امر بدان دلیل است که مواد مهم آموزشی و علمی گلچین و پرورانده نمی شوند و نیز مفاهیم دانشی ارزشمند همچنان پنهان و ناپیدا می مانند (?م و چواوو، 2005: 430).

 

4- خطراتمدیریت پروژه

 

پروژه های مدیریت دانش مانند هر پروژه دیگری می توانند از ناحیه خطرات مدیریت پروژه آسیب پذیر باشند. برخی از مهمترین این خطرات شامل موارد زیر می باشد:

 

– کمبود تخصص: در این نوع خطرات معمو?ً تخصص ?زم جهت حفظ پروژه از ابعاد مختلف فنی، تجاری و تغییر سازمانی وجود ندارد.گرچه استفاده از نظرات تخصصی مشورتی مشاوران می تواند بدیلی برای حل مشکل باشد ولی همیشه گزینه مفیدی نیست.

 

– فقدان مشارکت سازنده کاربران و تعارض ذینفعان: در این گونه خطرات شاهد عدم مشارکت، و فعال نبودن اعضای سازمان هستیم و بین ذینفعان پروژه تعارضاتی وجود دارد. در برخی موارد این تعارض در بردارنده تنازعات سیاسی بین بخش های فناوری اطلاعات با سایر بخشهای درگیر است که مسلماً انرژی تیم پروژه را از همان ابتدا تحلیل می برد.

 

– توسعه اتفاقی:در برخی موارد پروژه مدیریت دانش هیچ نوع استراتژی توسعه مناسبی ندارد، یا بصورتی عجولانه به اجرا در می آید و از پختگی ?زم برخوردار نیست. لذا موانع واقعی بالقوه در مسیر اجرا شناسایی نمی شوند و حتی گاهی در برخی سازمانها مرحله اجرای آزمایشی و مقدماتی نیز وجود ندارد.

 

 

 

2-12-      عوامل اساسی موفقیت در مدیریت دانش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 2-1- لیست عوامل اساسی موفقیت در پیاده­سازی مدیریت دانش از دیدگاه محققین